Lyrics

تو را وقتی بردند به دورها خیره شدم هوا روشن می شد، اما من تاریک شدم من هی تیره شدم تو را وقتی بردند تو را وقتی بردند به اشک بخشیدمت و قطره قطره خودم، آه راهی جزیره شدم به جای ساعتت به دستهای تو، آن دستنبد می آمد و در حضور اشیا، صدای زولانه بلند می آمد من هی خیره شدم، تو را وقتی بردند تو را وقتی بردند به اشک بخشیدمت و قطره قطره خودم راهی جزیره شدم تو را وقتی بردند به اشک بخشیدمت و قطره قطره خودم راهی جزیره شدم
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out