Chup Chup

من آمده ام به دیدنت جانانه ای بچه مستانه بر آی از خانه یک بوسه ندادی به منِ دیوانه باز آمدن مره خدا میدانه من آمده ام به دیدنت جانانه ای بچه مستانه بر آی از خانه یک بوسه ندادی به منِ دیوانه باز آمدن مره خدا میدانه باز آمدن مره خدا میدانه چُپ، چُپ، چُپ گل زار آمده، به دیدار آمده آن بچه مزار دل شکار آمده آن بچه مزار دل شکار آمده (به به) اَرمان دارم که در مزار جان باشم دم زیر چنار با خوب رویان باشم با جمله یاران خوشنمای کابل یک روز دگر دره پغمان باشم اَرمان دارم که در مزار جان باشم دم زیر چنار با خوب رویان باشم با جمله یاران خوشنمای کابل یک روز دگر دره پغمان باشم یک روز دگر دره پغمان (باشم) (همگی) (ها) چُپ، چُپ، چُپ دلدار آمده، به دیدار آمده آن بچه مزار دل شکار آمده آن بچه مزار دل شکار آمده (وا وا شاکر جان) جانانه بهار شده تو کی می آیی وقت گلزار شده تو کی می آیی تو وعده به برفای زمستان دادی برفا همه اَو شده تو کی می آیی جانانه بهار شده تو کی می آیی وقت گلزار شده تو کی می آیی تو وعده به برفای زمستان دادی برفا همه اَو شده تو کی می آیی برفا همه اَو شده تو کی می آیی (ها) چُپ، چُپ، چُپ گل زار آمده، به دیدار آمده آن بچه مزار دل شکار آمده آن بچه مزار دل شکار آمده آن بچه مزار دل شکار آمده آن بچه مزار دل شکار آمده