Berahneh

مهراب نوبت منه چقدر سروصدا می کنی! نوبت توئم می شه، وایسا بچرخون بچرخون، بطری رو بچرخون بطری افتاد طرف مهراب آخ جون! بطری افتاد سمت مهراب آقا، بگو، جرئت یا حقیقت؟ راستشو بگو بگو دیگه، جرئت یا حقیقت؟ ایول، جرئت یا حقیقت؟ راستشو بگو خداوکیلی کدوم؟ جرئت یا حقیقت؟ مهراب بگو دیگه، بدو جرئت یا حقیقت؟ بدو دیگه، زود باش آقا، بگو، جرئت یا حقیقت؟ راستشو بگو جرئت باید برهنه بشی کل این خیابونو دور بزنی منو از هیچی نترسون یه عمری برهنه و مست با حال نامیزون یه جوری که حتی سگم پرسه نمی زد بیرون با خاطراتی که مونده بود از تو گریه کردم دین سنگین مادرمم مونده بود رو گردن افتخار بود تیزیمون رو تن کی می شینه خون واسه ما رفتن به خونه آخرین گزینه بود شبا پرسه و کابوس و دروغایی که می گفتی همه ش می آد یادم، چرا تو از سرم نمی افتی؟ من نمازایی که می خونی قبولش ندارم من خدایی که تو بنده شی قبولش ندارم دیگه حرفای قشنگتو قبولش ندارم نه دیگه حقو نه باطلو قبولش ندارم همیشه لحن بدم نشونه جنونمه تو که می شناسی منو عشق تو توی خونمه تیکه های خردشده غرورم کف خونه مه تو رو جدت نکن این بازی رو، این غرورمه عشق ما طنزترین قصه لاتیمون بود بی خبر از همه جا، یه حرومی قاطی مون بود اون تو بودی که نمک خوردی فراموش کردی و الا ما که یه جو مرام و معرفت حالیمون بود قلبی که شکسته، روش شکسته بند چاره نکرد دلی که مرده ی لیلی توشه، خون پاره نکرد تو بشو قاضی بی طرف، به ناموسم که غیرت هیشکی قد من واسه تو پیرهن پاره نکرد کل زندگیم شجاعت، همه زندگیت کثافت من با قلب تو رفاقت، تو به قلب من خسارت من وفاداری، عدالت، تو بگو یه جو نجابت به کجا کشونده عشقت منو ایرن روزا، بماند بماند که قلبم دیگه نمی زنه هرچی سرت بیاد، بدون آه منه تو می دونی حقم نیست این اشکایی که ریختم بین خودمون می مونه، تو می دونی چی می گم منو که می شناسی هوش و حواسمم دیگه سر جاش نیست واسه یادآوری خیلی دیره مرد و مردونه بگو دلت مسافر کی شد؟ به والله نمی دونی فکرم تا کجاها می ره می گن اونی که قسم می خوره توی صحبتاش همون آدم حتی ناموسش بی ارزشه براش ولی جون ناموست بگو چی توی اون دیدی؟ که اصن معلوم نیس سرش می خوره به کدوم قماش؟ تو نه لات بودی و نه حرف زدنت لاتی خو پس از این لحظه واسه ما لفظای لاتی نگو من که ول کردم تو رو عشقی و عیاشی کنی بری جایی که نباید خودتو لاشی کنی دیگه نه می شناسمت و نه توی رکابتم بکن از ما دیگه اصن، آقا من خرابتم بی وجودی که قسماتو زیر پا می ذاری امثالت تو رو صدا می کنن آدم دوزاری من رفیق بازی و عشق بازیو دور انداختم (گوش کن) من شریک و شک و شب مستیو دور انداختم (گوش کن) من عزیزامو به خاطر تو دور انداختم (گوش کن) هرچی از تو یادگاری بودو دور انداختم (گوش کن) هنوزم عادت گندتو که ترک نکردی که هنوزم سیگار و مشروبتو ترک نکردی که هنوزم خیانت به عشقتو ترک نکردی که هنوزم کثافتی، شنیدی چی گفتم؟ من نمازایی که می خونی قبولش ندارم من خدایی که تو بنده شی قبولش ندارم دیگه حرفای قشنگتو قبولش ندارم دیگه نه حق و نه باطلو قبولش ندارم یعنی همه ش یه بازی بود، دلت نسوخت برام به همه زدی که، با منم، بامرام؟ بگو همه ش یه کابوسه، خوابه که می بینم بهم بگو اینا خواب نیست، دارم دستاتو می گیرم بهم بگو اینا خواب نیست، دارم دستاتو می گیرم