Lyrics

انگار با من از همه کس آشناتری از هر صدای خوب برایم صداتری آیینه ای به پاکی سرچشمه یقین با اینکه رو به روی منی و مکدری تو عطر هر سپیده و نجوای هر نسیم تو انتهای هر ره و آنسوی هر دری لالایی پر نوازش باران نم نمی خاک مرا به خواب گل یاس میبری انگار با من از همه کس آشناتری از هر صدای خوب برایم صداتری درهای ناگشوده معنای هر غروب مفهوم سر به مهر طلوع مکرری هم روح لحظه های شکوفایی و طلوع هم روح لحظه های گل یاس پرپری از تو اگر که بگذرم از خود گذشته ام هرگز گمان نمی برم از من تو بگذری انگار با من از همه کس آشناتری انگار با من از همه کس آشناتری من غرقه تمامی غرقابهای مرگ تو لحظه عزیز رسیدن به بندری من چیره میشوم به هراس قریب مرگ از تو مراست وعده میلاد دیگری از تو اگر که بگذرم از خود گذشته ام هرگز گمان نمیبرم از من تو بگذری انگار با من از همه کس آشناتری انگار با من از همه کس آشناتری انگار با من از همه کس آشناتری از هر صدای خوب برایم صداتری انگار با من از همه کس آشناتری از هر صدای خوب برایم صداتری انگار با من از همه کس آشناتری
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out