Lyrics

آدم خیلی حقیره بازیچه ی تقدیره پل بین دو مرگه مرگی که ناگزیره حتی خود تولد آغاز راه مرگه حدیث عمر و آدم حدیث باد و برگه آغاز یک سفر بود وقتی نفس کشیدیم با هر نفس هزار بار به سوی مرگ دویدیم تو این قمار کوتاه نبرده هستی باختیم تا خنده رو ببییم از گریه آیینه ساختیم آدم خیلی حقیره بازیچه ی تقدیره پل بین دو مرگه مرگی که ناگزیره فرصت همین امروزه برای عاشق بودن فردا می پرسیم از هم غریبه ای یا دشمن ای آشنای امروز عشق منو باور کن فردا غریبه هستی امروز و با من سر کن تولد هر قصه یه جاده ی کوتاهه اول و آخر مرگه بودن میون راهه اگرچه عاجزانه تسلیم سرنوشتیم باهم بیا بمیریم شاید یه روز برگشتیم آدم خیلی حقیره بازیچه تقدیره
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out