Lyrics

دلا دیدی که خورشید از شب سرد چو آتش سر ز خاکستر بر آورد زمین و آسمان، گلرنگ و گلگون جهان دشت شقایق گشت از این خون نگر تا این شب خونین سحر کرد نگر تا این شب خونین سحر کرد چه خنجرها که از دل ها گذر کرد چه خنجرها که از دل ها گذر کرد ز هر خونِ دلی، سروی قد افراشت ز هر خونِ دلی، سروی قد افراشت به هر سروی، تذروی نغمه برداشت به هر سروی، تذروی نغمه برداشت دلا دیدی که خورشید از شب سرد چو آتش سر ز خاکستر بر آورد زمین و آسمان، گلرنگ و گلگون زمین و آسمان، گلرنگ و گلگون جهان دشت شقایق گشت از این خون جهان دشت شقایق گشت از این خون نگر تا این شب خونین سحر کرد نگر تا این شب خونین سحر کرد چه خنجرها که از دل ها گذر کرد چه خنجرها که از دل ها گذر کرد ز هر خونِ دلی، سروی قد افراشت ز هر خونِ دلی، سروی قد افراشت به هر سروی، تذروی نغمه برداشت به هر سروی، تذروی نغمه برداشت صدای خون در آواز تذرو است دلا این یادگار خون سرو است دلا این یادگار خون سرو است دلا این یادگار خون، خون سرو است (دلا این یادگار خون سرو است) دلا این یادگار خون سرو است (دلا این یادگار خون سرو است) مرسی، خیلی ممنون
Writer(s): Mohsen Namjoo Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out