ای عاشقان
ای عاشقان
مستانه گلباران کنید
هم کوچه و هم خانه را کاری چنین شایان کنید
هم کوچه و هم خانه را کاری چنین شایان کنید
درد است عمری بگذرد در وادی بی حاصلی
(در وادی بی حاصلی)
آمد ندا کاین درد را با عاشقی درمان کنید
(با عاشقی درمان کنید)
دورم کلامی مقطنم در باغ غفلت کرده گل
گر مست و عاشق نیست جام فکری به حال جان کنید
ای عاشقان ای عاشقان
مستانه گلباران کنید
هم کوچه و هم خانه را کاری چنین شایان کنید
مستی طراوی میدهد جان را و وهوش یارید و کود
فرق میان این دو را تفهیم این و آن کنید
میخانه جان باید ایجاد سرمستی کند
بر لبی قصد جام نو میخانه را ویران کنید
ای عاشقان ای عاشقان
مستانه گلباران کنید
هم کوچه و هم خانه را کاری چنین شایان کنید
هم کوچه و هم خانه را کاری چنین شایان کنید
جان پرسم ار خواهید اگر دائم به طور مستمر
سیر و سلوک معنوی در وادی عرفان کنید
بشنو ز جانان این ندا سر تا به پای عمر را
عاشقی آغاز هر با عاشقی پایان کنید
ای عاشقان ای عاشقان
مستانه گلباران کنید
هم کوچه و هم خانه را کاری چنین شایان کنید
هم کوچه و هم خانه را کاری چنین شایان کنید
