Nimeye Man

اسمت رو تکرار میکنم بازم تو خلوتم وقتهای تنهایی اون شیشه عطرت تو دستامه بو میکنم حس کنم اینجایی عکساتو مو به مو دیگه حفظم بغضمو میکُشم جای فریاد سخته که این زندگی تلخو دیگه باید بی تو ادامه داد تو نیمه ی من بودی عشق من رفتی بیفتی از دو چشم من اما نمیدونی که تا امروز کم نشده احساس و عشق من (۲) اصلن من هیچیِ خود تو اما چه جوری میتونی بری بد شی تویی که با من همصدا بودی چطور میتونی واسه من سد شی سردمه میلرزه تنم انگار هر چهار فصل من زمستونه لبخند از روی لبام رفته حال منو این خونه میدونه تو نیمه ی من بودی عشق من رفتی بیفتی از دو چشم من اما نمیدونی که تا امروز کم نشده احساس و عشق من (۲)