Jadeye Shab

بی انتهاس جاده شب تاریک تر از اون دل من منتظر بودم برگردی انتظار شد قاتل من یه پیغام از تو رسیده که هنوز بازش نکردم میدونم که خیلی دیره بذار به رویام برگردم منو ببر دوباره به شب دیدارمون دلم تنگه برای تب آشناییمون منو ببر دوباره به شب دیدارمون لبام تشنه به طعم اون اولین بارمون یادته یه یار تو مستی گفتی کاش نمیشناختمت با هر جرعه دیوونه وار بیشتر از قبل میخواستم پر میکشید با هر نفس قلب عاشق تو سینه شاید زیر آوار خشم باشه هنوز یه پرنده منو ببر دوباره به شب دیدارمون دلم تنگه برای تب آشناییمون منو ببر دوباره به شب دیدارمون لبام تشنه به طعمه اون اولین بارمون کی تو این شهر پر از دود از من به تو نزدیکتر بود کی شدیم با هم غریبه این پیغام تصمیم کی بود