Begir Bekhab

نه، باز دوباره صبح ساعتم داد می زنه پا شو پا شو جمع کن خودتو پا شو ماه غیب شده زده زمینو چرخ و آفتاب زده و می کنه هوا رو گرم پاشو قهوه تو گرم کن و لباسو تن سیگارتو روشن کن و بکن خونه رو ترک پاشو برو بیرون تا بخوره سرت هوا پاشو کار داری وای نمی استه زمان برات ولی می آد صدایی که می گه (بگیر بخواب) شل بگیر، شل بگیر (بگیر بخواب) نگاه نکن به آفتاب (بگیر بخواب) برگرد، برگرد (بگیر بخواب) آه (بگیر بخواب) تا ببینی تو خواب او، ببینی تو بار دیگر صورت صاف اونو شنا کنی، شنا کنی تو موهای اونو غرق شی و غرق شی باز تو چشای او خیلی زود آه، خیلی زود آه، خیلی زود آه آه آه خیلی زود آه، خیلی زود آه، خیلی زود آه آه آه خیلی زود آه، خیلی زود آه، خیلی زود آه آه خیلی زود آه، خیلی زود و باز خودشو آروم کشید به سمت منو منم با ترس خودمو کشیدم به سمت درو گفت سرتو بذار رو شونه های من و ببند چشاتو تا که ببینی تو زودی فردا را پتوی من کو آ خودشو یواشکی کشیده رو آ دستشو کرده لابه لای موهام زمزمه هی می کنه توی گوشام می گه (بگیر بخواب) شل بگیر، شل بگیر (بگیر بخواب) نگاه نکن به آفتاب (بگیر بخواب) برگرد، برگرد (بگیر بخواب) آه (بگیر بخواب) تا ببینی تو خواب او، ببینی تو خواب او را می آن بالا نگاه کنی صورتت را از نگاه اونا صدا کنی نام خود را با صدای او خیلی زود آه، خیلی زود آه، خیلی زود آه آه خیلی زود آه، خیلی زود آه، خیلی زود آه آه خیلی زود آه، خیلی زود آه، خیلی زود آه آه آه آه آه آه آه آه خیلی زود آه، خیلی زود آه، خیلی زود آه آه آه خیلی زود آه، خیلی زود آه، خیلی زود آه آه آه خیلی زود آه، خیلی زود آه، خیلی زود آه آه خیلی زود آه، خیلی زود