Lyrics

نفسم وصل شراب است کجایی بی من حال من باز خراب است کجایی بی من آه به این سال بد و حال بد و تنهایی و بهار که عذاب است کجایی بی من تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را برف و کولاک حریف دل تنگم که نشد سینه ام در تب و تاب است کجایی بی من تن من غرق جنون است از این فاصله ها و امیدی که سراب است کجایی بی من و امیدی که سراب است کجایی بی من تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out