Lyrics

از هجر تو در خویشم چندی شده درویشم حالم چه خراب است غم هجر تو دارم مشتاق تر از پیشم من آنچه تو خواهی شم خود را برسان وسوسه انگیز کنارم مرا بی قرارت کن شیفته ی مرامت کن اسیر آن دامت کن شوق تو دارم چنان مرا رامت کن به عشق من عادت کن خواهشم اجابت کن آرام جانم مرا بی قرارت کن شیفته ی مرامت کن اسیر آن دامت کن شوق تو دارم چنان مرا رامت کن به عشق من عادت کن خواهشم اجابت کن آرام جانم تو مطلوبی و من طالب اینک شده ای قالب بر روح و دل و جان من ای ناجی بی رحم آخر به چه عنوانی حکم دلو را میخوانی از هجر تو مجروهم دیگر تو نزن زخم مرا بی قرارت کن شیفته ی مرامت کن اسیر آن دامت کن شوق تو دارم چنان مرا رامت کن به عشق من عادت کن خواهشم اجابت کن آرام جانم مرا بی قرارت کن شیفته ی مرامت کن اسیر آن دامت کن شوق تو دارم چنان مرا رامت کن به عشق من عادت کن خواهشم اجابت کن آرام جانم آرام جانم مرا بی قرارت کن شیفته ی مرامت کن اسیر آن دامت کن شوق تو دارم چنان مرا رامت کن به عشق من عادت کن خواهشم اجابت کن آرام جانم مرا بی قرارت کن شیفته ی مرامت ک اسیر آن دامت کن شوق تو دارم چنان مرا رامت کن به عشق من عادت کن خواهشم اجابت کن آرام جانم
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out