ببینم تو هنوز اینجایی؟
آره بازم تو
میدونی چند ساله که رفته؟
نمیدونم تقویم ندارم ولی میاد
مطمئنی میاد؟
نمیدونم ولی انتظارشم شیرینه
تو دوس داری خودتو زجر بدی
نمیدونی چه زجری به قلبم داده
خوشحالی؟
آره چون اون یکی انتخاب خودش بود
تو ته دیوونگی
اگه نبودم که عاشقش نمیشدم
یه جا گرفتارم حتی یه ساعت چشامو رو هم نمیذارم
میگفتم اگه بری رو خاک سرد زمین سر میذارم
نشستم به تن همون خاک سردی که یه روزی قرار بود روش سر بذارم
دردسرم بودی دردسرم بودی بیا این روزا من عجیب حوصلتو دارم
هنوز تیر میکشه این قلب من گاهی، به یادتم
هر چند صباحی رو کردی به یه خوشبختی پوشالی
درمیاد از ته این سینه یه وقتا آهی آوازه مرگم
طناب داری بود که تیکه تیکه بافتیش واسه ی تو راهی
چشمامو دوختی به اون سرابی که مرگ قلبم خودتو از توش درآوردی
ضربه هات میخوره پشت هم به پهلوی دلم
اگه تازیانه واسه ی تو درمونه بزن
بدیای این دلو پای بهونه میزنم
بعد رفتنت دوباره من جوونه میزنم
بزن اون راه خلاصی واسه قلبم وا کن
تو تموم چشم شهر عشق منو حاشا کن
منکر هرکسی حتی شبیه اسمم شو
چه میدونم چی پیش افتاده بگو قسمت شد
گذرت میخوره اتفاقی به قلبم باز این دفعه پس مونده های دلمو پس ننداز
گفتم الوعده وفا دیدی که رفتم من عشق اول نبودم آخریم نیستم من
یخ قلبت بودم قطره قطره آب میشم ته اقیانوس رویای دلم خواب میشم
خیره میشم به همونجایی که ترکم کردی غرق اشکام و دوباره محو حرفات میشم
صداتو بردی بالا بردی دیگه گذشته کار از کار
منی که فراموشی گرفت تو هم نشو کابوس من هر بار
هرزگیاتو از مردم شنیدم، بعد ما توی شهر از عشق نمیگن
تو زدی به سیم آخر هرزگیا رنگ خوبی نیست قرمز اما بهت میاد
اومدم سراغت از پا نیفتی دیدم بله هاتو گفتی
به بلندای قدت افتادی از چشمم تو یه روزی خیلی از این مرداب میفتی
نداد دل ندادیم دل دل به کارت برده تویی اما دلم میبازه به حالت
نکردی یه کاری که حرف توش نباشه سینه قفس باشه اما قلب توش نباشه
دوباره میخوام اسممو با صدای تو بشنوم به امید روزی که برگردی نمیشکنم
میکشم آهی از این دل که بره از یادم که چجوری عمرمو به پای قولات دادم
بکش از وسوسه های این دلت بیرون بیا
نمیخوام بشنوم از تو بعد تو بدم میاد
برگای کوچمون از رفتن تو زرد شدن
نمیدونی چجوری با رفتنت مرد شدم
راهمو میبنده هر مشکلی میگم هیچه از گردنم وا میکنم دور پاهام میپیچه
نمیدونستم پاییز فصل رفتن توعه نمیشد باور قلبم وقت رفتنش شده
هزاران خاطره قد نفس ارزونی تو زخم کردی قلبمو میگفتی درمونی که تو
تو رفتی و نموند دیگه هوش و حواسی سر جاش الوداع از کسی که قصد خدافظی نداشت
