Lyrics

با ياد عزيزانم اين قوم پريشانم با زخم تن و جانم می آيم و گريانم از خانه ويرانم با حسرت پنهانم می آيم و ميدانم من يک شبه مهمانم گه يوسف تبعیدی در حسرت کنعانم گه هم نفس يعقوب آن پير پريشانم تا مرهم پيراهن بر زخم دو چشمانم در دايره حسرت می چرخم و می خوانم من يک شبه مهمانم من يک شبه مهمانم ای هر نفست خورشيد در ظلمت اين تبعيد ای مرهم تو اميد بر زخم تن و جانم ای دست تو آسايش ای پاسخ هر خواهش تو ساحل آرامش من موج پريشانم آهنگ سفر کردم رو سوی تو آوردم اما دل من آنجاست در جمع عزيزانم آهنگ سفر کردم رو سوی تو آوردم اما دل من آنجاست در جمع عزيزانم بر من تو ببخش ای يار ای بخشش تو بسيار شايد دگر اين ديدار هرگز نشود تکرار بر من تو ببخش ای يار ای بخشش تو بسيار شايد دگر اين ديدار هرگز نشود تکرار آهنگ سفر کردم رو سوی تو آوردم اما دل من آنجاست در جمع عزيزانم آهنگ سفر کردم رو سوی تو آوردم اما دل من آنجاست در جمع عزيزانم
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out