Lyrics

وقتی که دستای باد قفس مرغ گرفتارو شکست شوق پروازو نداشت وقتی که چلچله ها خبر فصل بهارو می دادن عشق آوازو نداشت دیگه آسمون براش فرقی با قفس نداشت واسه پرواز بلند تو پرش هوس نداشت شوق پرواز، توی ابرا سوی جنگلای دور دیگه رفته، از خیال اون پرنده صبور اما لحظه ای رسید لحظه پریدن و رها شدن میون بیم و امید لحظه ای که پنجره بغض دیوارو شکست نقش آسمون صاف میون چشاش نشست مرغ خسته، پر کشید و افق روشنو دید تو هوای تازه دشت به ستاره ها رسید لحظه ای پاک و بزرگ دل به دریا زد و رفت با یه پرواز بلند تن به صحرا زد و رفت
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out