Lyrics

گلهای رنگارنگ 490 دستگاه: شور آهنگساز: پرویز یاحقی شعر تصنیف و آواز: بیژن ترقی خواننده: حمیرا شعرها متن: ملک الشعرا بهار لاهوتی، سایه گوینده: آذر پروهش صبا ز طره جانان من چه می خواهی؟ ز روزگار پریشان من چه می خواهی؟ دلم ببردی و گویی که جان بیار ای دوست در حیرتم که تو از جان من چه خواهی؟ از محبت بس که دیدم رنج و محنت فرق محنت را ندانم از محبت خدایا تو دانی که در زندگانی چه کرده به من مهربانی من؟ خدایا تو دانی که این مهربانی شده دشمن جاودانی من کسی که دلم را کشیده خدایا در آتش غم نگفته که با او به غیر محبت چه کرده دلم؟ بلا دیدم از دل خطا دیدم از دل نخواهم دلی را دل غافلی را که شد باعث ناتوانی من به عشقی اسیرم به دردی دچارم که از محنت آن قراری ندارم سیه شد از آن زندگانی من خدایا تو دانی که در زندگانی چه کرده به من مهربانی من؟ خدایا تو دانی که این مهربانی شده دشمن جاودانی من به جرم محبت غم و درد و محنت دل پر زحسرت زمانه چرا کرده قسمت من؟ ز من بی ریاتر ز تو بی وفاتر ندیده زمانه که عشق تو را کرده قسمت من اگر دل دادم وفا کردم خدا می داند خطا کردم اگر بی تو گریه ها کردم خدا می داند خطا کردم بلا دیدم از دل خطا دیدم از دل نخواهم دلی را دل غافلی را که شد باعث ناتوانی من به عشقی اسیرم به دردی دچارم که از محنت آن قراری ندارم سیه شد از آن زندگانی من... نشد یک لحظه از یادت جدا دل زهی دل آفرین دل مرحبا دل ز دستش یکدم آسایش ندارم نمی دانم چه باید کرد با دل؟ چندیست که از بی خبرانت خبری نیست چندیست که بر منتظرانت نظری نیست ای راحت جان از بر ما رفتی و ما را جز گریه ز دوری تو کار دگری نیست چندیست که شب تا به سحر در سر کویت جز سایه سرگشته من رهگذری نیست امشب به قصه دل من گوش می کنی فردا مرا چو قصه فراموش می کنی در ساغر تو چیست که با جرعه نخست هشیار و مست را همه مدهوش می کنی از محبت بس که دیدم رنج و محنت فرق محنت را ندانم از محبت خدایا تو دانی که در زندگانی چه کرده به من مهربانی من؟ خدایا تو دانی که این مهربانی شده دشمن جاودانی من کسی که دلم را کشیده خدایا در آتش غم نگفته که با او به غیر محبت چه کرده دلم؟ بلا دیدم از دل خطا دیدم از دل نخواهم دلی را دل غافلی را که شد باعث ناتوانی من به عشقی اسیرم به دردی دچارم که از محنت آن قراری ندارم سیه شد از آن زندگانی من خدایا تو دانی که در زندگانی چه کرده به من مهربانی من؟ خدایا تو دانی که این مهربانی شده دشمن جاودانی من به جرم محبت غم و درد و محنت دل پر زحسرت زمانه چرا کرده قسمت من؟ ز من بی ریاتر ز تو بی وفاتر ندیده زمانه که عشق تو را کرده قسمت من اگر دل دادم وفا کردم خدا می داند خطا کردم اگر بی تو گریه ها کردم خدا می داند خطا کردم بلا دیدم از دل خطا دیدم از دل نخواهم دلی را دل غافلی را که شد باعث ناتوانی من به عشقی اسیرم به دردی دچارم که از محنت آن قراری ندارم سیه شد از آن زندگانی من...
Writer(s): Parviz Yahaghi Lyrics powered by www.musixmatch.com
Get up to 2 months free of Apple Music
instagramSharePathic_arrow_out