Baray e Dokhtaram

یه روزی فاصله ها رو برمی دارم همه جاده ها رو پشت سر می ذارم جای دیوارای، جای دیوارای سنگی و بلند من گلای یاس و، گلای یاس و اقاقیا می کارم قلبمو توی یه گلدون گلی کنار حوضچه ماهیا می کارم یکی از همین روزا میام سراغت یه سبد خاطره با خودم میارم یه خونه با گل کاغذی می سازم همه دار و ندارمو می ذارم قلبمو توی یه گلدون گلی کنار حوضچه ماهیا می کارم تا هوای خونمون بهار بمونه دست پاییز از ما دو تا دور بمونه یه مترسک از تو باغای قدیمی میذارم گوشه پشت بوم خونه رفته پاییز بذارین بهار بمونه عطر خوب تن تو اینجا بمونه رفته پاییز بذارین بهار بمونه عطر خوب تن تو اینجا بمونه میرم و خورشیدو بی خبر میارم دو سه روزی پیش ما دو تا بمونه یه قناری دم درگاهی می ذارم همه آوازای خوبشو بخونه قاصدک ها رو میگم خبر بیارن از گل و شاپرکای توی خونه بادو میگم که بگه به ماه و مهتاب که یه وقت شب نیاره به چشممون خواب عروسک هاتو واسه بازی میاریم زیر آسمون آبی می خوریم تاب سر بذار رو دامنم هرچی که خواستی قصه میگم که نشی خسته و بی تاب می خوام تو باغ خونمون همه گلای اطلسی سر تو سرا دربیارن، دیگه نترسن از کسی خانم گلای پونه پا بگیرن تو خونه نسیم بیاره بوی نرگس مست تو خونه گلای سرخ و نسترن که از همه قشنگترن نیگا تو چشمات بکنن، نگن که از تو بهترن قصه دوری ما دو تا تموم شد آسمون خونمون رنگین کمون شد قصه دوری ما دوتا تموم شد آسمون خونمون رنگین کمون شد