Lyrics

ای شب از رویای تو رنگین شده سینه از عطر تواَم سنگین شده ای به روی چشم من گسترده خویش شادیم بخشیده از اندوه بیش همچو بارانی كه شوید جسم خاك هستی ام ز آلودگی ها کرده پاک ای طپش های تن سوزان من آتشی در سایه مژگان من ای مرا با شور شعر آمیخته این همه آتش به شعرم ریخته چون تب عشقم چنین افروختی لاجرم شعرم به آتش سوختی ای دو چشمانت چمنزاران من داغ چشمت خورده بر چشمان من بیش از اینت گر كه در خود داشتم هر كسی را تو نمی انگاشتم
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out