Lyrics

دیدی که آخر آمد روز جدایی سفر بخیر عزیزم، خدا نگهدار آه ای مسافر من، وقتی که خسته به شهر خود رسیدی مرا به یاد آر هرجا که رفتی، با هرکه بودی من اینجا با یاد تو شادم آنیا از خود گریزان در زیر باران پرنده ای اسیر بادم من می خندم ولیکن دلم گرفته آواز من چه رنگی ز غم گرفته آه، می خندم تا ندانی غم دل من چون موج گل رمیدی از ساحل من آه، تنها ماندم، تنهاتر از خدای تنها تو آنجایی، من اینجایم، تنهای تنها من می خندم ولیکن دلم گرفته آواز من چه رنگی ز غم گرفته دیدی که آخر آمد روز جدایی سفر بخیر عزیزم، خدا نگهدار آه ای مسافر من، وقتی که خسته به شهر خود رسیدی مرا به یاد آر هرجا که رفتی، با هرکه بودی من اینجا با یاد تو شادم آنیا، از خود گریزان در زیر باران پرنده ای اسیر بادم من می خندم ولیکن دلم گرفته آواز من چه رنگی ز غم گرفته آه، می خندم تا ندانی غم دل من چون موج گل رمیدی از ساحل من آه، تنها ماندم، تنهاتر از خدای تنها تو آنجایی، من اینجایم، تنهای تنها من می خندم ولیکن دلم گرفته آواز من چه رنگی ز غم گرفته هرجا که رفتی، با هرکه بودی من اینجا با یاد شادم آنیا، از خود گریزان در زیر باران پرنده ای اسیر بادم
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out