Lyrics

از داغ غمت هرکه دلش سوختنی نیست از شمع رخت محفلش افروختنی نیست در طوف حریمش ز فنا جامه احرام کردیم که این جامه به تن دوختنی نیست گرد آمده از نیستی این مزرعه را برگ ای برق مزن خرمن ما سوختنی نیست گویند که در خانه دل هست چراغی افروخته ک اندر حرم افروختنی نیست گویند که در خانه دل هست چراغی افروخته ک اندر حرم افروختنی نیست یک دانه ی اشک است روان بر رخ زرین سیم و زر ما شد که اندوختنی نیست یک دانه ی اشک است روان بر رخ زرین سیم و زر ما شد که اندوختنی نیست از داغ غمت هرکه دلش سوختنی نیست از شمع رخت محفلش افروختنی نیست در طوف حریمش ز فنا جامه احرام کردیم که این جامه به تن دوختنی نیست
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Get up to 2 months free of Apple Music
instagramSharePathic_arrow_out