Lyrics

تو ای نازنین چه جان پروری چه شیرین لبی چه گل پیکری تو که شیرین تر از شکری تو که رخشان تر از گوهری تو که دل به خنده ای می بری مگر راز عاشقان ای پری ندانی ، ندانی، ندانی تو ای آتشین گل ناز من چرا در نگاه من راز من نخوانی نخوانی نخوانی دلم شد به عشق تو مبتلا تویی چون به درد من آشنا چرا نشنوی فغانم ، چرا ندانم ، ندانم، ندانم از آن برق دیده ای دلستان زدی آتشم تو در جسم و جان رود زان شراره تا آسمان فغانم، فغانم، فغانم تو که دل به خنده ای می بری مگر راز عاشقان ای پری ندانی ، ندانی، ندانی تو ای آتشین گل ناز من چرا در نگاه من راز من نخوانی نخوانی نخوانی زهر گو رنگ تو را می جویم بوی تورا می بویم از تو جدا، راز تورا، با گل می گویم کرده غمت مدهوشم اه که ز صد شوق گوشم تا که بتا ، مانده جدا ، از آن آغوشم تو ای نازنین چه جان پروری چه شیرین لبی چه گل پیکری تو چون شمع شبهای آشنا بیا در محفل ما
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out