Lyrics

به هوای تو من به هوای تو من به هوای تو من تو خیال خودم بی تو پرسه زدم منو برد به همان شبی که به چشای تو زل می زدم من به دنیای تو با این احساس ناب عادت کردم عادت کردم بعد از آن شب سرد هر نگاه تو را عبادت کردم آه که نبودت به من آتش جان زد سوختم از این عشق که تو را بی وفا کرد من شدم آن کس که روم پی مستی قلب مرا تو شکستی دل به تو دادم که غمم برهانی نشوی تو همان کس که به درد بکشانی کاش که شود باز که یه روز تو بیایی و بمانی حال که دگر که مرا تو نخواهی تو بگو چه کنم که هوایت برهد ز سرم تو ندانی که خود که تمام منی تو همانی که من نتوانم از یاد ببرم بعد از آن همه زخم که به جان من افتاد تو به تسکین دل یار دگر بودی من به جان بخریدم که بمیرم و اما برسی به کسی که به آن دل داده بودی دل داده بودی دل داده بودی آه که نبودت به من آتش جان زد سوختم از این عشق که تو را بی وفا کرد من شدم آن کس که روم پی مستی قلب مرا تو شکستی دل به تو دادم که غمم برهانی نشوی تو همان کس که به درد بکشانی کاش که شود باز که یه روز تو بیایی و بمانی
Writer(s): Amir Ali Hedayatzadeh, Farzad Farrokh, Milad Mavi Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out