Darde Moshtarak

تو دلتنگی پامیری، منم دردم دماونده تو اشک جاری آمل، من اشک خشک زاینده تو داغ و حسرت کابل، من آه و بغض تهرونم چرا باید چنین باشه، نمیدونی، نمیدونم تو بی جواب، من بی جواب بازم فریاد زیر آب تو هم تَرَک، منم تَرَک اینم یه درد مشترک تو بی صدا، من بی صدا امان از این، تقدیر ما تو هم تَرَک، منم تَرَک اینم یه درد مشترک تو جامونده تو تاریخی، که غم جغرافیامونه کشیدن بینمون مرزی، که رد گریه هامونه اگرچه شاخه هامون دور، ولی هم ریشه ایم با هم به دل زخم تبر داریم، که مونده یادگار از غم تو بی جواب، من بی جواب بازم فریاد زیر آب تو هم تَرَک، منم تَرَک اینم یه درد مشترک تو بی صدا، من بی صدا امان از این، تقدیر ما تو هم تَرَک، منم تَرَک اینم یه درد مشترک