Lyrics

دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره لبای خشکیده ام حرفی واسه گفتن نداره چشای همیشه گریون آخه شستن نداره تن سردم دیگه جایی برا خفتن نداره دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره لبای خشکیده ام حرفی واسه گفتن نداره میخوام از دستتو از پنجره فریاد بکشم طعم بی تو بودنو از لب سردت بچشم نطفه باز دیدنت رو توی سینم بکشم مثل سایه پا به پا من تو رو همرام نکشم دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره لبای خشکیده ام حرفی واسه گفتن نداره بذار من تنها باشم میخوام که تنها بمیرم برم و گوشه تنهایی و غربت بگیرم من یه عمریست که اسیرم زیر زنجیر غمت دست و پام غرق به خون شد دیگه بسه موندنت دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره لبای خشکیده ام حرفی واسه گفتن نداره دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out