Zendegiye Bad Az Marg

کروس یک از جمله ی رفتگان این راهه دراز باز آمده کیست تا به ما گوید راز ؟ پس بر سر این دو راهه ی آز و نیاز تا بیش نمانی که نمی آیی باز ورس یک حتمآ با خودت میگی که شام خوردی زیاد و شکمت پره این کابوسه و فردا که پرم من از خواب یه دره توبه بازه اما رفیق تو که تازه شدی بیدار از خوابو مردی! فاتحه مع الصلوات چی کار کردی که هی باز میکنی توبه کفره اون که به انکره کار میکنی منکر تو که میدونی ننوشتس این قانونو ازش برنگشته کسی که بکنه تعریف تو با عمامت و من با کلاهه رپی جفته همیم گفته رد شیم از رو یه پل کاملآ مساوی! گناهه هرکی اونو به پایین میده هل دیره! بجنب حاجی که نوبت توست صدا میزنن تو رو یالا یه قدم جلو این نشونه ی خدا روی زمین اما به کفر میتونی شعبده کن! خدارم (رو هم) دو دره کن میخوام دم براش بزنی از شعاره دین ؟ که فک قفله! میگه فقط گفتاره نیک ؟ تو ترسیدی! اما نه از آتیشو دود چون تو جهنم خبری از اینا نبود! نه!!!!!!! اینجا هرکی به آتیش بر افروخته ی خودش سوخت پس بترس از دخترایی که پر پر کردی به اسم صیغه اون هوریای بهشتی که رو زمین چادر به سر دارن و رو بازن توی بهشت برین و میگردن بی روسری کروس دو گویند کسان: بهشت با حور خوش است من میگویم: که آب انگور خوش است این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار که آواز دهل شنیدن از دور خوش است ورس دو از من گرفتی می ناب و گفتی: نه آقا بده هی جلو چیزایی که تو خوردی نمازه شبت که اون شیره ی انگوره و اما لبه تو آغشته به شیره ی جونه! و تو شیشه خونه مردمه مهربونه خدا! بخشندس! تو رو بخشید اما هست هنوز چون سخته اون رو گردنت حقی آه اون مادری که نشسته پای سجاده و نفرین نوشته برات! با الفبای اکابر رو باله فرشته ای که در حال پروازه کنارت! تا خونده بشه روزی تو فردای معادت که تو چطور مسجد, خونه ی خدا رو درباره شاهانه کردی به این شهر که هرکی به این در بشه وارد میگیره وام خونه و مسکنی که واسه خیلیا خوابش حرومو غیر شرعیه مثه مستاجری که باید خونشو تخلیه کنه و نرسید سر سفره پول نفت! زبون خیلیا از نداشتن روزه هست اونوقت تو با ریا جار میزنی که " روزه ام " و وقتی میشنوی گوش ... میوفتی به ته ته په ته که نفتو نیاووردم! چون میداد بوی بد نیارش جلو! قبلآ هشت سال بوش کردیم (بیا تورپ) میداد بوی جنگ سیاه پوشه پس (نفت) بابک تیغه ی خدا رو زمین به حالت که تا ابد خودتیو گناهاتو یه گوره تنگ کروس سه خیام اگر ز باد مستی خوش باش با ماهرخی اگر نشستی خوش باش چون عاقبت کار جهان نیستیست انگار که نیستی! چو هستی خوش باش ورس سه وقتی مردم به درک! میرم جهنم چون من یه تیکه آشغالم که فقط از سیوشرت های سیاه خوشش میاد و ریتم رپ! از اون هوریا که رخت سفید تن دارنو صیغه ان به ما آشغالا نمیدن! هاها هوری ماله تو! من وقتی بمیرم جاودانه میشم صدام هستو جسمم هم خاک پای میهن کتاب تاریخی که بهم " پادشاه این نسل " لقب داده تو سر فصل حاکمای بی رحم غضب کرده و با خط ریز نوشته فقط ستم کردیو بازنده ای و پاره ای سنگ رو قبرت میذارن! همین! اما بسته میشه جایی که من مردم دخیل کل زندگی من بود یه طالع شوم و شروع شد وقتی که مامان منو حامله بود جرم بعده جرم! و حبس تو قفس و تو خورشیدی که هرجا میتابی شب بود همش پس بود جهنم زندگی واسه من اما نه! من بهشتی نمیخوام تو آخرت وقتی بهشت یعنی: زیره یه درخت نشستن و خوردن از میوه هاشو! صبح تا شب وقتتو کن تلف به خوشگذرونی و حال! بهشت ماله تو! من بدی رو میخوام میدونم کفره! اما جهنم وعده ی دیدار (با توی مومن) کروس گویند مرا: که دوزخی باشد مست قولیست خلاف! دل در آن نتوان بست گر عاشق و می خواره به دوزخ باشد فردا بینی بهشت همچون کفه دست! (خالی)