Sargozasht

تقریبا پونزده ساله تو این کارم اول واسه دل خودم واسه عشقم یه چیزی بگم واسه دل خودت کار کن بقیه حرف هاشون زیاد مهم نیست اه کاری جز نوشتن ازم بر نمیاد یه مرد بیخوابم که مخش تعطیله و شنبه میخواد لب به سیگار یه گوشه رو تخت بی حال تو اوج سلامتیه جسمانی داره نقشِ بیمار اه حتی تو بارونم اشکای من معلومه بدنم گرمه اما سرمای من از تو عه تو این روزا با بغض فریاده من مسدود ه کارم شده از بیرون تنها برم مست خونه بیشتر از سن خودم فهمیدم و پیر شدم اونا که منو نفهمیدن جلوم دیو شدن یا برعکس گفتن تو شیطانی خواستن من بسوزونن روحمو تو زندانی بپوسونن دست به دعا شدم تو اون تاریکی شب اولش داشتم میشدم تو ناامیدی غرق خواستم خودمو بکشم و یه صدا میگفت رضا راهت ادامه داره تا امیدی هست من تو عمقه دردا بودم جنگیدم با مشکلاتم همیشه تو اوجِ ناامیدی یه صدایی میگفت من باهاتم شب و سیاهی زود میمیره وقتی بیرون میاد خورشید ولی الان اون روزا مرده که هیشکی از ما حالی نمی پرسید راهی نبود واسه فرار از درد می دیدم همه درها بسته ست هی به زندگی شد علاقم کم ولی الآن خب حواسم هست دیگه گذروندم اون همه مشکلارو از دست ندادم من پشت کار کسی ام که أ رفیقا خورده نارو خیلیا خالی کردن پشت مارو اوو یههه اووو من تو این لحظات دارم یه چیزاییو میفهمم فرقق بین خوابو بیداریمو می سنجم فهمیدم رنج و تنهاییا امتحانِ منه بعد از این همه گوشه گیری یه حسِ تازه تره وقت سحر ناامیدی رو تو شب تیره چال کن تا ببینی با انتظار یه درِه دیگه باز شد بگو باز شکر خدای من اگه ماه ناقصه نگاه کن یه شب دیگه ماه رو یه روزهایی از همه فاصله گرفتم خدا نزدیکتر شد و تا بشه نوشتم تا میشد درس گرفتم از این حادثه ی هجرت فهمیدم جهنمو رد کنم داخل بهشتم تنها با پاکت سیگارو یه ساعت دیواری هر کی منو میدید می گفت عجب آدم بیماری دل بی قرار من تو طاقت زیادی داری تو این شرایط داری باهمه می سازی باید چیزایی رو که می خوام دنبالش بگردم پس تا جایی که میشد مطالعه کردم ادامه دادم با مراقبه کردن و یه صدایی میگفت مراقبت هستم من تو عمق دردا بودم جنگیدم با مشکلاتم همیشه تو اوجِ ناامیدی یه صدایی میگفت من باهاتم شب و سیاهی زود می میره وقتی بیرون میاد خورشید ولی الان اون روزا مرده که هیشکی از ما حالی نمی پرسید راهی نبود واسه فرار از درد میدیدم همه درا بستست هی به زندگی شد علاقم کم ولی الآن خب حواسم هست دیگه گذروندم اون همه مشکلارو از دست ندادم من پشت کارو کسی ام که أ رفیقا خورده نارو خیلیا خالی کردن پشتِ مارو اوو یههه اووو